سبحانسبحان، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

تقدیم به ستارهْ زمینی ام سبحان

مسافرت سبحانی

تقریبآ دو هفته پیش تصمیم گرفتیم بریم سفر ، مامانی و بابایی . خانواده عمه لیلا هم همراهمون اومدن ،اول رفتیم سرعین و اردبیل و بعد آستارا از اونجا هم به رشت . هوا در اردبیل خیلی سرد بود مخصوصا منطقه آلوارس تو سرعین که هنوز برف رو زمین بود و شما هم کلی ذوغ کردین و برف بازی اما تو بیشتر دریارو دوست داشتی و کنار دریا واقعآ مراقبت بودن و کنترلت کار سختی بود. تا بابا از دریا بیرون می آوردت به یه بهونه سر مارو گرم می کردی و باز می رفتی سمت دریا. موقع برگشتنم که کلی غر می زدی که نریم خونه بریم مسافرت ...
5 خرداد 1393

باغ وحش

گل پسرم چند وقتی بود که خیلی در مورد حیونا سوال می پرسیدی و می گفتی منو ببرید پیششون. بابا بهت گفته بود حیونا تو باغ وحش هستن تا اینکه ۵شنبه که بابا خونه بود همراه عمه لیلا و دخترعمه هات به باغ وحش رفتیم. با دیدن حیونا کلی هیجان زده شده بودید و مدام با فاطمه کنار قفس حیونا جیغ می زدید و کلی هم شی طونی کردین. ...
4 خرداد 1393
1